فهرست مطالب

Dentistry, Shiraz University of Medical Sciences - Volume:9 Issue: 1, 2008

Journal of Dentistry, Shiraz University of Medical Sciences
Volume:9 Issue: 1, 2008

  • تاریخ انتشار: 1387/03/11
  • تعداد عناوین: 12
|
  • اردشیر لفظی، رضا عمید صفحه 1
    بیان مساله: ناکارایی کامل روش جرم گیری و تسطیح ریشه ها در مهار روند بیماری های پریودنتال به گسترش روش های نوین دیگر، همچون بهبود شرایط میزبان با به کارگیری داروهای سیستمیک منجر شده است.
    هدف
    این بررسی به منظور ارایه ی یک روش درمان کمکی موثر برای توقف روند تخریب بافتی به کمک عوامل تنظیم کننده ی پاسخ میزبان، در بیماری های پریودنتال انجام گرفته است.
    مواد
    روش
    شمار 15 بیمار، در سه گروه درمانی، به روش تصادفی بخش شدند: گروه دارونما (جرم گیری + کپسول های دارونما دوبار در روز)، گروه آزمایشی برنامه ی مداوم (جرم گیری + کپسول های 20 میلی گرم داکسی سایکلین دوبار در روز به مدت شش ماه)و گروه آزمایشی برنامه ی متناوب (جرم گیری + کپسول های داکسی سایکلین دوبار در روز در دو ماه نخست و دو ماه سوم). شاخص های سلامت لثه ای شامل مهار پلاک، عمق نفوذ پروب (PD)، سطح اتصال بالینی (CAL) و شاخص لثه ای ((MGI پیش از آغاز درمان، یک ماه و شش ماه پس از پایان درمان اندازه گیری شدند. در صورت توزیع معمولی، از تحلیل واریانس یک سویه (One-way ANOVA) و در غیر آن صورت، از شیوه ی کروسکال- والیس (Kruskal-Wallis) برای مقایسه استفاده گردید.
    یافته ها
    میزان کاهش عمق نفوذ پروب در هر دو گروه آزمایشی نسبت به گروه دارونما معنادار بود (01/0p<). عمق نفوذ پروب در ماه نخست و ششم پس از درمان نسبت به آغاز درمان کاهشی آشکار نشان می داد. در پاکت های بیشتر از 5 میلی متر نیز، برنامه ی دارویی مداوم سبب کاهش چشمگیر در عمق پاکت شد (از 405 به 06/2 میلی متر)، که نسبت به دو گروه دیگر معنادار بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به محدودیت های این مطالعه نتایج نشان داد، که افزودن برنامه ی دارویی مداوم و متناوب داکسی سایکلین با اندازه ی پایین به روش جرم گیری باعث بهبود بیشتر در شاخص های بالینی سلامت بافت لثه ای، حتی در بیماران با سطح بهداشت دهانی نه چندان مطلوب می گردد.
  • مریم سادات هاشمی پور، مریم راد، عادل دستبوس صفحه 10
    بیان مساله: حفره ی دهان محیطی برای بروز انواع آسیب هاست. نمونه ای از آسیب های شایع زبان، زبان جغرافیایی است، که در پاره ای از بررسی ها به نقش توارث و همین طور عوامل محیطی و عفونت های اثرگذار بر آن اشاره شده است.
    هدف
    هدف از این پژوهش، بررسی فراوانی نماهای بالینی زبان جغرافیایی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1384 و پیوند این پدیده با عواملی همچون سن، جنس و بیماری ها بود.
    مواد و
    روش
    در این پژوهش مقطعی- توصیفی، 837 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1384 بررسی شدند. پس از تکمیل برگه ی مربوطه و معاینه های دهانی، داده ها با استفاده از برنامه آماری SPSS 11.5، آزمون مجذور کای و تی واکاوی شدند.
    یافته ها
    در این بررسی، 104 نفر از 837 دانشجوی معاینه شده دارای زبان جغرافیایی بودند. هفتاد و چهار درصد از آسیب های زبان جغرافیایی دارای نمای آشکار به صورت منطقه ی آتروفی مرکزی احاطه شده به وسیله ی حاشیه ی برآمده سفید بودند و دیگر آسیب ها، تنها به صورت پچ های آتروفی قرمز دیده شدند. بیشتر آسیب های زبانی در کناره ی طرفی زبان دیده شد (85 مورد، 7/81 درصد). پیوند میان زبان شیاردار و زبان جغرافیایی معنادار بود.
    نتیجه گیری
    فراوانی و نماهای بالینی زبان جغرافیایی در شماری از دانشجویان کرمانی چندان متفاوت از دیگر بررسی ها در جهان نیست. این بررسی نشان داد، که پیوندی معنادار میان زبان شیاردار و جغرافیایی وجود دارد.
    کلیدواژگان: فراوانی، زبان جغرافیایی، نماهای بالینی، دانشجویان
  • الهام فرخ گیسو، مریم سادات هاشمی پور، حجت اژدری صفحه 11
  • حوریه موسوی، مرجانه قوام نصیری، سارا صادقی، ندا نقوی صفحه 13
    بیان مساله: هیپوکلریت سدیم، به عنوان شوینده ی شیمیایی برای هدف های گوناگون در کارهای درمان ریشه استفاده می شود. ازآنجا که این ماده اکسیدکننده ی نیرومند است، می تواند با پلی مریزاسیون مواد رزینی تداخل داشته باشد.
    هدف
    هدف از این بررسی آزمایشگاهی، مقایسه ی اثر هیپو کلریت سدیم بر خاصیت سیل کنندگی دو گونه ماده ی چسباننده ی عاجی توتال اچ و سلف اچ در اتاقک پالپ دندان های مولر، در زمان های گوناگون پس از درمان ریشه بود.
    مواد و
    روش
    سقف پالپ چمبر و ریشه ها (1 تا 2 میلی متر زیر فورکیشن) در80 دندان مولر نخست قطع گردید و بافت های پالپی به طور کامل از میان برده شدند. دندان ها، بر پایه ی گونه ماده ی چسبنده توتال اچ Multi-Purpose plus) Scotchbond) و سلف اچ (Clearfil SE Bond) به دو گروه چهل تایی بخش شدند. سپس، پالپ چمبر ده عدد از دندان های هر گروه اصلی، بی درنگ با کامپوزیت رزین ترمیم شدند (گروه های شاهد). سی دندان برجا مانده از هر گروه با کاربرد هیپوکلریت سدیم پنج درصد به مدت پنج دقیقه در پالپ چمبر آماده سازی شده و با کامپوزیت رزین های مربوط به هر باندینگ عاجی (Z100، Clearfil Photo Core) در سه فاصله ی زمانی، بی درنگ، یک هفته و دو هفته پس از شست و شو با هیپوکلریت سدیم ترمیم شدند. با روش فیلتراسیون مایع مقادیر ریز نشت اندازه گیری گردید. داده ها با استفاده از آزمون تی و آنالیز واریانس واکاوی آماری شدند (05/0=.(α
    یافته ها
    گونه ی ماده ی چسبنده ی عاجی و فواصل زمانی گوناگون پس از استفاده از هیپوکلریت سدیم و ترمیم، اختلاف آماری معنادار از لحاظ میزان ریزنشت نشان ندادند (05/0p>). متغیر استفاده کردن و استفاده نکردن از هیپوکلریت سدیم اختلاف چشمگیر آماری را از نظر مقادیر ریزنشت نشان دادند (05/0p<). استفاده از هیپوکلریت سدیم باعث افزایش معنادار در ریزنشت گردید.
    نتیجه گیری
    استفاده از شوینده ی هیپوکلریت سدیم در طی درمان های ریشه اثر منفی بر ریز نشت ترمیم های کامپوزیتی دارد. تاخیر زمانی در قرار دادن ترمیم نتوانست این اثر منفی را خنثی سازد.
    کلیدواژگان: سیل تاجی، روش فیلتراسیون مایع، چسب عاجی، اتاقک پالپ
  • کیانوش ترابی، یلدا ترابی صفحه 22
    بیان مساله: تغییرات سطحی سرومرها ناشی از اثر مسواک، موضوعی اثبات شده است. با این رو، این مواد تکاملی بیشتر پیدا کرده اند و هم اکنون به گونه ای گسترده در انواع بازسازی پروتزی از آنها استفاده می شود. این مواد نسبت به پرسلن دارای سختی سطحی کمتر بوده، که سبب زبری سطحی و در پایان، تغییر رنگ آنها می گردد. از این رو، به پژوهش های زیاد برای بررسی زبری سطحی آنها نیاز است.
    هدف
    بررسی اثر سایشی مسواک و خمیر دندان بر زبری سطحی و نیز، مقایسه ی مقاومت به سایش دو ماده ی سرومر، بلگلاس و گرادیا هدف این پژوهش است.
    مواد و
    روش
    در این بررسی، شمار 10 نمونه از هر ماده ی سرومر فراهم و سطح آنها پرداخت گردید. سپس، میزان زبری سطحی (Roughness value) هر نمونه به وسیله ی دستگاه Taly surf.10 بر پایه ی Ra، اندازه گیری شد. پس از این کار، آزمون سایش بر روی نمونه ها به وسیله ی دستگاهی ویژه با مسواک و خمیر دندان، انجام گرفت. در این فرایند، مسواک با نیروی 500 گرم بر سطح هر نمونه 20000 بار کشیده شد و نیز، از خمیر دندان دارای کربنات سدیم، به عنوان ساینده استفاده گردید. پس از آن، دوباره میزان زبری سطحی هر نمونه به وسیله ی دستگاه اندازه گیری شد و داده ها با آزمون های آماری مقایسه ی دو نمونه ی مجزا (Two sample T) و آزمون ناپارامتری ویلکاکسون (Wilcoxon) بررسی شدند.
    یافته ها
    مسواک و خمیر دندان، زبری سطحی گرادیا را کاهش داد (05/0p<)، در حالی که، اثری بر زبری سطحی بلگلاس نداشت (05/0p>).
    نتیجه گیری
    از این بررسی چنین دریافت می گردد، که بلگلاس در برابر سایش مقاوم تر است، در حالی که، گرادیا قابلیت پالیش بهتر دارد.
    کلیدواژگان: زبری سطحی، مقاومت به سایش، بلگلاس، گرادیا
  • منیره نیلی احمد آبادی، ناهید سادات آقامیری صفحه 32
    بیان مساله: رایج ترین روش ها برای قالبگیری دقیق در پروتزهای ثابت، روش یک و دو مرحله ای با فضاست. در پاره ای موارد، جزییات به طور دقیق ثبت نمی گردد. بنابراین، دادن واش دوم به قالب لازم می شود.
    هدف
    این پژوهش به منظور بررسی اثر واش دوم بر دقت ابعادی الگوهای گچی فراهم شده از روش قالبگیری یک و دو مرحله ای با فضا با ماده ی قالبگیری اسپیدکس انجام شد.
    مواد
    روش
    در این پژوهش تجربی از الگوی آزمایشگاهی با دو دای فلزی با و بی آندرکات استفاده شد. برای ساخت قالب ها از روش یک مرحله ای، یک مرحله ای با واش دوم، دو مرحله ای با فضای دو میلی متر برای واش و دو مرحله ای با واش دوم استفاده شد. برای هر روش، 15 قالب و روی هم رفته 60 قالب به دست آمد، که با گچ ولمیکس ریخته شدند. ارتفاع و قطر هر دو دای و فاصله ی میان آنها در الگوی گچی به وسیله ی استریومیکروسکوپ با دقت میکرون اندازه گیری و نتایج با آزمون تی و آنوا واکاوی گردید.
    یافته ها
    بررسی نشان داد، که در هر چهار روش، ارتفاع دای با آندرکات افزایش داشته، که در دو مرحله ای با واش دوم معنادار نبود (282/0=p). ارتفاع دای بی آندرکات در دو روش یک مرحله ای و دو مرحله ای با واش دوم افزایش و در دو روش دیگر کاهش داشته، که در روش یک مرحله ای با واش دوم معنی دار نبود (05/0p>). قطر هر دو دای در روش دو مرحله ای افزایش، ولی در دیگر روش ها کاهش و فاصله ی میان دو دای در روش دو مرحله ای کاهش، ولی در دیگر روش ها افزایش نشان داد و تفاوت آن معنادار بود (05/0p<).
    نتیجه گیری
    روش دو مرحله ای با فضا از دیگر روش ها دقیق تر است. روش یک مرحله ای با واش دوم دقیق تر از روش یک مرحله ای است. استفاده از شیوه ی دو مرحله ای با واش دوم در بریج ها پیشنهاد نمی شود، ولی در روکش ها، با به کار بردن تمهیداتی ویژه می توان به کار برد.
    کلیدواژگان: دقت ابعادی، ماده ی قالبگیری سیلیکون، واش دوم، روش یک مرحله ای، روش دو مرحله ای
  • جعفر قره چاهی، سید جلال مهدویان، نفیسه اسد زاده عقدایی*، علیمراد رهبر صفحه 41

    بیان مساله: یکی از نخستین مشاهداتی که باید به هنگام آرایش دندان های جلویی هر بیمار انجام شود، رابطه ی محور طولی ثنایاهای میانی با خط میانی صورت بیمار است. هنگامی که خط میانی این دندان ها با محور طولی صورت هماهنگ نباشد، آرایش آن ها در صورت از بین نخواهد رفت زیرا صفحه ی انسیزال دندان های جلویی با خط میان مردمک موازی نخواهد شد و این خود موجب ناهماهنگی نامطلوب آنها در صورت می شود.

    هدف

    هدف از این پژوهش، بررسی میزان هماهنگی خط میانی دندان های جلویی با برخی نمایه های صورت و دهان در افراد طبیعی و استفاده از آن در ساخت دست دندان برای افراد نیازمند بود.
    مواد و

    روش

    در این بررسی توصیفی مقطعی، شمار 110 نفر، شامل 85 مرد و 25 زن، با میانگین سنی 5/21 سال که تاکنون هیچ دندانی نکشیده بودند، درمان ارتدنسی و عمل جراحی زیبایی بر روی بینی و فک های آنها انجام نشده بود، انتخاب شدند. پس از معاینه و تکمیل پرسشنامه، از دو فک آنان با آلژینات قالب گرفته شد. پس از آماده شدن کست ها، رابطه ی خط میانی دندان های بالا و پایین، رابطه ی خط میانی دندان های سانترال بالا با مرکز انسیزیوپاپیلا، و نیز خط میانی فیلتروم و فرنوم لبیال بر روی صورت بیماران بررسی و نتایج ثبت گردید. سپس، نمایه های مرکزی و پراکندگی آنها در جامعه (میانگین و واریانس) در درصدهای گوناگون با هم مقایسه شدند.

    یافته ها

    در 7/62 درصد افراد، محور طولی دندان های سانترال فک بالا با مرکز انسیزیوپاپیلا منطبق بود. در 3/37 درصد افراد، محور طولی دندان های فک بالا با خط میانی فیلتروم و در درصدی مشابه از افراد، محور طولی دندان های سانترال فک بالا با فرنوم لب بالا منطبق بود. محور طولی دندان های سانترال فک پایین و فک بالا در 9/10درصد و محور طولی سانترال های فک پایین با خط میانی سانترال های فک بالا و فیلتروم در 63/3 درصد افراد منطبق بود.

    نتیجه گیری

    نتایج این بررسی نشان داد که نمی توان برای بیشتر افراد دست دندانی ساخت که همه ی نمایه های کالبدی صورت و دهان با خط میانی دندان های جلویی هماهنگ و در یک راستا قرار گیرد.

    کلیدواژگان: خط میانی صورت، دندان های جلویی، میدلاین دندانها
  • عزت الله جلالیان، لیلا مقدم، مونا صادق صفحه 51
    بیان مساله: یکی از دشواری های بزرگ روکش های تمام سرامیکی امکان شکستن آنها در برابر نیروهای کناری است. با این حال، اطلاعات کافی درباره ی مقاومت انواع روکش تمام سرامیکی در برابر شکست در دسترس نیست.
    هدف
    هدف از این بررسی آزمایشگاهی مقایسه ی مقاومت به شکست و تعیین شایع ترین نقاط شکست در دو گونه روکش تمام سرامیکی بود.
    مواد و
    روش
    در این بررسی تجربی، 10 روکش کاملا قرینه، از جنس IPS Empress2 وIPS e.max press بر روی یک الگوهای آزمایشگاهی از جنس کروم کبالت مربوط به دندان سانترال بالا ساخته شد، که دارای دو میلی متر تراش اینسایزال و مارژین دیپ چمفر بود. ضخامت کور7 /0تا 8/0 میلی متر بوده و روی آن پرسلن به صورت لایه لایه قرار گرفت. همه ی روکش ها با سمان رزینی دوال کیور وارولینک2 (Dual Cure Variolink II) بر روی دای چسبانده و به وسیله دستگاه Universal Testing Machine آزمون با سرعت 1 میلی متر بر دقیقه و نیروی فشاری برابر پنج کیلوگرم با زاویه ی 30 درجه در سطح پالاتال تا زمان شکست روکش در زیر نیروی فشاری قرار گرفتند. سپس، نمونه ها از نظر جای شکست با مشاهده بررسی شدند. واکاوی آماری داده ها به وسیله ی آزمون نمونه ی تی مستقل (Indipendent Sample T-Test) انجام گرفت (05/0=α).
    یافته ها
    میانگین نیروی منجر به شکست برای IPS Empress2، 385 نیوتن (96/79SD=) و برای IPS e.max press، 380 نیوتن (28/106SD=) بود. شایع ترین جای شکست در دو گروه، لبه ی اینسایزال و سطح باکال بود. میزان نیروی منجر به شکست در دو گروه با هم اختلاف آماری معنادار نداشت (05/0
    نتیجه گیری
    با توجه به این که، میانگین مقاومت به شکست دو روش بسیار بیشتر از نیرو های موجود در درون دهان است، بنابراین هر دوی آنها برای ساخت روکش های تمام سرامیک در ناحیه ی دندان های جلویی مناسب هستند.
    کلیدواژگان: روکش، تمام سرامیک، مقاومت به شکست
  • حکیمه احدیان، محمدحسن اخوان کرباسی، حسن سلمان روغنی، هادی سلیمی منشادی صفحه 58
    بیان مساله: بیماری رفلاکس گوارشی (GERD) به علت ناکارایی اسفنکتر پایینی مری پدید می آید و قرار گرفتن دهان به اسید معده می تواند دارای اثر زیاد و متفاوت باشد.
    هدف
    هدف از این بررسی ارزیابی علایم دهانی دندانی افراد دارای رفلاکس گوارشی و مقایسه آن با افراد سالم بود.
    مواد و
    روش
    در این پژوهش تحلیلی مقطعی 80 بیمار دارای رفلاکس گوارشی تایید شده از سوی متخصص گوارش و 80 فرد سالم بررسی شدند. افراد در هر دو گروه به یک پرسشنامه درباره ی نام، سن، مصرف دارو، ابتلا به هر گونه بیماری، احساس مزه ی بد، حساس شدن دندان ها، استعمال دخانیات، براکسیسم و حساسیت پاسخ دادند. سپس، افراد از نظر دندان های از دست رفته، سایش دندانی و آتروفی مخاط زبان، شکایت از حساس شدن دندان ها و احساس مزه ی بد بررسی شدند. داده ها با کمک نرم افزار آماری Spss- 11.5 و آزمون مجذور کای و مان ویتنی واکاوی شد.
    یافته ها
    از نظر فراوانی و شدت سایش (Erosion) دندانی از نوع S2 تفاوت آماری معنادار در میان دو گروه وجود داشت (به ترتیب 045/0Pv= و 012/0Pv (S2)=). هیچ رابطه ای میان رفلاکس گوارشی و تغییرات دهانی، چون دندان های از دست رفته، حساس شدن دندان ها، احساس مزه ی بد، آتروفی مخاط زبان و شدت سایش دندانی از نوع S1 و S3 دیده نشد.
    نتیجه گیری
    سایش دندانی با میانگین شدت متوسط، یکی از یافته های دهانی رایج در بیماران دارای رفلاکس گوارشی است و باید در تظاهرات دهانی، به این بیماری توجه گردد.
    کلیدواژگان: رفلاکس گوارشی، سایش دندانی، تظاهرات دهانی
  • فرشته شفیعی، مهتاب معمارپور صفحه 66
    بیان مساله: فشار انقباض پلیمریزاسیون در کامپوزیت های نوری مهم ترین عامل ایجاد ریزنشت در ترمیم های کامپوزیت است. مهار و آزادسازی این فشار باعث کاهش ریزنشت می گردد.
    هدف
    هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثر شدت تابش نور و نیز، کاربرد کامپوزیت فلو بر میزان ریزنشت حفره های کلاس V ترمیم شده با یک کامپوزیت میکروهیبرید است.
    مواد و
    روش
    در این بررسی تجربی، 56 دندان انسیزور سالم گاو انتخاب گردیده و در سطح باکال آنها حفره های کلاس V با ابعاد استاندارد تراشیده شد. دندان ها به روش تصادفی به چهار گروه 14 تایی بخش شدند. در گروه 1: کیورینگ معمول، در گروه 2 کیورینگ دو مرحله ای (soft-start) انجام و حفره ها با اکسایت (Excite) و کامپوزیت میکروهیبرید تتریک سرام (Tetric ceram) ترمیم شدند. در گروه 3 و 4، مانند دو گروه پیشین، از دو روش کیورینگ استفاده شد، اما در ترمیم حفره ها یک لایه ی کامپوزیت تتریک فلو (Tetric flow) نیز، به کار رفت. نمونه ها پس از 24 ساعت نگهداری در آب 37 درجه ی سانتی گراد در زیر 500 سیکل دمایی قرار گرفتند. سپس، 24 ساعت در محلول دو درصد متیلن بلو قرار گرفتند. همه ی نمونه ها در راستای باکولینگوالی برش داده شدند و برای بررسی نفوذ رنگ، در زیر استریومیکروسکوپ قرار گرفتند. برای مقایسه ی ریزنشت در میان گروه ها، از آزمون های آماری کروسکال والیس (Kruskal-Wallis) و مان- ویتنی (Mann-Whitney) استفاده شد.
    یافته ها
    ریزنشت در همه ی گروه ها در لبه ی لثه ای به گونه ای معنادار بیشتر از لبه اینسایزالی بود (05/0p<). میزان ریزنشت در لبه ی لثه ای با کاربرد لاینر فلو و کیورینگ دو مرحله ای، افزایشی معنادار نشان داد (05/0p<).
    نتیجه گیری
    برپایه ی نتایج این بررسی، کیورینگ دو مرحله ای و کاربرد لاینر فلو باعث افزایش چشمگیر ریزنشت لبه ی لثه ای گردید.
    کلیدواژگان: ریزنشت، کیورینگ دو مرحله ای، کیورینگ معمول، لاینر فلو، شدت تابش نور
  • رزا حق گو صفحه 76
    بیان مساله: روش بلاک عصب آلوئولار تحتانی، که روش معمول بی حسی مولارهای شیری مندیبل است، معایبی دارد، از جمله بی حسی بلند مدت بافت های نرم و در پی آن، احتمال آسیب لب و زبان. تزریق درون لیگامانی می تواند جانشینی مناسب برای بلاک عصب آلوئولار تحتانی باشد.
    هدف
    هدف از این بررسی، مقایسه ی اثر تزریق درون لیگامانی و بلاک عصب آلوئولار تحتانی در درمان مولارهای شیری مندیبل بود.
    مواد و
    روش
    طرح این بررسی، کارآزمایی تصادفی دوسوکور پی در پی (sequential double blind randomized trial) بود. شمار 82 کودک سه تا نه ساله که به درمان های یکسان در مولارهای شیری قرینه ی مندیبل نیاز داشتند، انتخاب شده وبا دو تزریق درون لیگامانی و بلاک، به ترتیب در دندان تجربی و شاهد بی حس شده و درمان های یکسان در دو دندان برای هر بیمار در یک جلسه انجام شد. ارزیابی راحتی بیمار، با توجه به حرکات چشم و بدن که گویای درد بود و نیز شکایت لفظی و گریه (مقیاس SEM) به وسیله ی دستیار دندانپزشکی که از گروه های یاد شده آگاهی نداشت، ثبت گردید. نتایج با آزمون تی واکاوی گردید.
    یافته ها
    میزان موفقیت تزریق درون لیگامانی و بلاک عصب آلوئولار تحتانی به ترتیب 46/91 و 68/92 بود. اختلافی معنادار میان دو روش وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد، که می توان در بی حسی مولارهای شیری مندیبل به جای بلاک عصب آلوئولار تحتانی از تزریق درون لیگامانی استفاده نمود.
  • شعله شهیدی، کسری کرمی فر، زهرا پاکشیر صفحه 101
    کانال دو شاخه ی مندیبل از موارد تقریبا کمیاب انحراف از وضعیت طبیعی کالبدی است و می تواند برای هر دندانپزشک قابل توجه باشد. این وضعیت می تواند عوارضی در بی حسی موضعی، جراحی دندان عقل فک پایین و جراحی های زیبایی و بازسازی مندیبل، درمان ایمپلنت، پروتزهای دندانی و نیز، خونریزی و تروماتیک نروما ایجاد کند. بنابراین توجه به آن لازم به نظر می رسد. در مقاله ی کنونی، دو مورد از کانال دو شاخه ی مندیبل (به شکل دو سویه) گزارش گردیده است.
    کلیدواژگان: کانال دو شاخه ی مندیبل، تغییر کالبدی
|
  • Lafzi A., Amid R Page 1
    Statement of Problems: Incomplete therapy of periodontal diseases treated with scalling and root planning (SRP) has been resulted in improvement of host- modulated therapy (HMT) as a new method. Introducing an adjunctive therapy in addition to SRP in managing of destructive preiodontal therapy was the main purpose of this study.
    Materials And Method
    Fifteen patients suffered from chronic periodontitis were randomly assigned to test and control groups. Treatment consisted of: SRP+ placebo (control group), SRP+ low dose doxycycline (LDD) twice daily for six months (continous LDD), and SRP+LDD twice daily for first and third two months after completion of phase I (cyclic LDD). Gingival indices including: probing depth (PD), clinical attachment level (CAL), modified gingival index (MGI), and O’leary plaque index were measured and recorded at baseline and at one and six months after the completion of therapy. The data were analyzed using one-way ANOVA and Kruskal-Wallis tests.Probing depth reduction in both of LDD groups were significantly greater than control group (p<0.01). However, this reduction happened between baseline and follow-up oppointments. In other word, the differences between the 1-and 6-month evaluation were not significant (p=0.25). Continous LDD regimen showed an additional PD reduction (from 5.40 to 2.06mm) for pockets greater than 5mm in comparison to the other groups. Within the limitation of this study, the results showed that adjunctive continous and cyclic regimen of low-dose doxycycline can improve the clinical efficacy of conventional therapy, even in patients with less than favorable plaque control.
  • Moosavi H._Ghavamnasiri M._Sadeghee S. - Naghavi N Page 10
    Sodium hypochlorite is used as an endodontic irrigant for different purposes. Since it is a strong oxidizing agent it might inhibit the resin polymerization.
    Purpose
    The objective of this in vitro study was to compare the effect of NaOCl on sealing ability of total etch and self etch bonding at different time intervals after root canal therapy.
    Materials And Methods
    The roof of the pulp chambers and roots (1-2 mm below furcation) of eighty human first molar teeth were cut and pulp tissues were completely removed. Teeth were divided in two groups (n=40), based on the type of used adhsive; total etch (Scotchbond Multi-Purpose plus) and self etch (Clearfil SE Bond). Immediately, chamber pulp of ten teeth of each group were restored with resin composite (control groups). Thirty teeth in each group were treated with 5% NaOCl for 5 minutes in the chamber pulp and restored with resin composite associated with each bonding agent (Z100, Clearfil Photo Core) in three intervals: immediately, one, and two weeks after irrigation with NaOCl. Fluid filtration method was used for evaluation of microleakage. Data were statistically analyzed using ANOVA and T-test (α =.05). Type of dentin adhesive and different time intervals after NaOCl application and restoration, did not show any significant effect on microleakage value (p>0.05). The variable of using and not using of NaOCl showed significant difference on microleakage value (p<0.05). NaOCl treated samples demonstrated significantly higher microleakage. Irrigation with NaOCl during root canal therapy has a negative effect on microleakage of resin composite restorations. Delayed time for restoration did not remove the negative effect of NaOCl.
  • Torabi K., Torabi Y Page 22
    Surface changes of ceromers caused by tooth brushing are well established, meanwhile they have been improved and are now widely used for various kinds of prosthetics restorations. These materials have lower surface hardness than porcelain and may induce discoloration due to surface roughness. Since it is an important clinical problem, more investigations are needed to evaluate their surface roughness.
    Purpose
    The aim of this study was to evaluate the effect of tooth brushing on abrasive wear and surface roughness of two current used ceromers.
    Material And Method
    Ten specimens of each type of the ceromer (Belleglass and Gradia) were prepared. All the specimens were examined and surface roughness (Ra) of each was recorded. Then tooth brushing abrasion test were performed with 500 gr weight applied, using a dentifrice containing calcium carbonate as the abrasive material. The surface roughness of each specimen after 20000 strokes were determined with Talysurf 10. Data were analyzed with two sample T test and non parametric Wilcoxon test. Mechanical toothbrushing decreased the surface roughness of Gradia (p<0.05), but did not have any effect on the surface roughness of Belleglass (p>0.05).The results of this study showed that Belleglass is more resistant to abrasive wear but Gradia is a more polishable ceromer.
  • Nili M., Aghamiri N Page 32
    The most common impression techniques used in fixed prosthodontics are one and two step with spacer. Sometimes impression details are not registered and as a result, use of second wash would be necessary.
    Purpose
    The aim of this study was to evaluate the effect of second wash of speedex impression material on dimensional accuracy of stone model in one and two stage impression techniques.
    Materials And Method
    In this experimental study, two metallic dies (with and without undercut) were used. Impressions were made using four techniques (one step, one step with second wash, two steps, and two steps with second wash). For each technique the impression taking was repeated 15 times and totally 60 impressions were provided. Impressions were poured with Vel-mix stone. Height and diameter for each die as well as distances between the dies were measured by sterio microscope and data were analyzed using ANOVA and T-tests.This study showed that in all four techniques height of dies with undercut was increased, but in the two step technique, the difference was not statistically significant (p= 0.282). In one step and two step with second wash technique, heights of dies without undercut were increased, while in the other two techniques they were decreased. In two step technique, diameters of the two dies were increased, while in other techniques they were decreased. In the two step technique, the distance between the dies was decreased, mean while other techniques did not show any increase and the differences were not statistically significant (p<0.05).The two step technique was more accurate than the other techniques. The one step with second wash technique was more accurate than one step technique. The use of two step with second wash technique is not recommended in fixed partial dentures, but in single crowns it can be used only with special considerations.
  • Gharachahi J., Mahdavian Sj., Asadzadeh N., Rahbar A Page 41

    Statement of problems: One of the first observation which should be considered in patients during the setting of anterior teeth is the relationship between the anterior teeth midline and the midline of the face. In situations, when the anterior teeth midline is not in favorite relation with the midline of the face, for the resean that the incisal plane of anterior teeth is not parallel with the interpupillary line, unpleasant teeth to face relationship will be present.

    Purpose

    The purpose of this study was to determine a relationship between the midline of central incisors with some landmarks of the face and mouth to make use of them in full denture construction.

    Materials And Method

    In this cross sectional descreptive study, 110 individuals including 85 males and 25 females with the mean age 21.5 years were selected. The inclusion creiteria were no extracted teeth, no orthodontic therapy and no esthetic surgery on the nose and face. After examining and completing the questionnaires, impressions were made of both arches using alginate impression material. After preparation of the casts, the relationship of both upper and lower teeth midline, upper central incisor midline to incisive papilla, the midline of filtrum, and labial frenum were examined and the results were recorded. Then the central and deviation parameters in population including average and variance in different percentages were compared.In 62.7% of individuals, the maxillary teeth midline was adapted with the center of incisive papilla. In 37.3% of individuals, the maxillary teeth midline was coincided with the philtrum. In the same percent of individuals, the maxillary teeth midline was at the same line with the upper lip frenum. In 10.9% of individuals, the mandibular dental midline was adapted with the maxillary dental midline. In 3.36% of individuals, the maxillary and mandibular dental midlines and philtrum were adapted.The results of this study showed that it would not be possible in most cases to construct complete dentures in which all landmarks of the face and mouth be coincided with the midline of the anterior teeth.

  • Jalalian E., Moghaddam L., Sadegh M. Page 51
    Statement of problem: One of the major problems of all-ceramic restorations is their probable fracture against lateral forces. However there is not enough information about fracture strength of various all-ceramic restorations.Propose: The aim of this experimental research was to compare the fracture strength and the most probable fracture points in all-ceramic restorations.
    Materials And Methods
    In this laboratory-based experimental study, 10 symmetric crowns from each IPS Empress2 and IPS e.max press system were constructed on a laboratory model for maxillary central incisor with 2mm occlusal reduction and deep chamfer finishing line. The core thickness was between 0.7-0.8 mm and porcelain was placed over the core using the layering technique. Each of the crowns was cemented onto the dye using Dual cure Variolink II cement and were imposed to compressive forces in Universal testing machine (V=1mm/min) at 30 degrees angle in palatal surface until the fracture occurred. Then the samples were inspected for fracture points by observation. The statistical evaluations were done with Independent Sample T-test (α=0.05).
    Result
    The average force leading to fracture was 385 N (SD=79/96) for IPS Empress2 and 380 N (SD=106/28) for IPS e.max press. The most common fracture points in two groups were the incisal edge and buccal surface. There was no meaningful statistical difference in fracture force between the two systems (P>0.05).The findings of this research indicated that there is no meaningful statistical difference between these two systems in their fracture strength.therefor they are both suitable for constructing anterior all-ceramic restorations.
  • Ahadian H., Akhavan Karbasi Mh., Roghani Hs., Salimi Menshadi H. Page 58
    gastro-esophageal reflux disease (GERD) occurres when there is an insufficiency of the lower esophageal sphincter. The effect of chronic exposure of the oral cavity to gastric acid can be many and varied.
    Purpose
    The purpose of this study was to evaluate the oral and dental manifestations in patients with GERD, and compare them with healthy persons.
    Material And Methods
    In this descriptive and cross-sectional study, 80 patients with GERD, identified by gastroenterologisit, and 80 healthy persons were included. Persons in both groups were asked to answere questionnaires including name, age, consumption of drug, diseases, allergy, bruxism, smoking and dysgeusia. They were also examined for missing teeth, dental erosion and atrophic glossitis. Data were analysed with the spss- 11.5 statistical software by using Mann- Whitney and Chi- square tests.There was a statistically significant difference among two groups for the prevalence and severity of type S2 of dental erosion. (in order Pv=0.045, Pv(S2)= 0.012). No relationship was found between GERD and oral changes including missing teeth, dental sensitivity, dysgeusia, atrophic glossitis and severity of dental erosion (S1, S3) (Pv> 0.05)Moderate dental erosion is a common finding in patients with GERD and should be considered as oral manifestation of this disease.
  • Shafiei F., Memarpour M Page 66
    Polymerization shrinkage stress is the most important causal factor in the microleakage of composite restorations. Relief of this stress with application of low intensity light and low elasticity liner may lead to a decrease in microleakage.
    Purpose
    The aim of this study was to evaluate the effect of light intensity and flowable composite on the microleakage of class V microhybrid composite restorations.
    Materials And Method
    In this experimental study, 56 intact bovine incisior teeth were selected. Standard class V cavities were prepared in buccal surfaces and the teeth were randomly divided into 4 groups of 14. All teeth were restored with Tetric ceram and Excite was used as bonding system: Group 1: conventional cure with 40 seconds 550 mW/cm2 light intensity. Group 2: soft- start (s.s) cure with initial intensity (10 seconds 150 mW/cm2) and then final intensity (30 seconds 550 mW/cm2). In groups 3 and 4: the same curing methods were as groups 1 and 2 perfomed, but flowable composite (Tetric flow) was used as liner. After 24 hours water storage samples were, thermocycled, and were immersed in 2% methylene blue for 24 hours. Dye penetration was evaluated using stereomicroscope. The statistic analyses were performed by Kruskal-Wallis and Mann-Whitney tests In general, the gingival margins had significantly more microleakage than the incisal margins (p<0.05). Microleakage at gingival margin significantly increased with application of flowable liner and soft-start curing (p<0.05). The result of this study indicated that soft start curing and flowable liner significantly increase microleakage at the gingival margin.
  • Haghgoo R Page 76
    Inferior alveolar nerve block is a common technique for anesthetizing of the primary mandibular molars. A number of disadvantages has been associated with this technique, longtime anesthesia might make the child to bite his/her tongue and lip. Periodontal ligament injection could be considered as an alternative method for inferior alveolar nerve block.
    Purpose
    The purpose of this study was to determine the effectiveness of periodontal ligament injection compared with mandibular block in treating mandibular primary molars.
    Materials And Method
    Design of this study was sequential double blind randomized trial. The study population consisted of 82 cooperative children aged 3-9 years old, requiring the same type of treatment on contralateral mandibular molars. Bilateral identical dental procedures were performed on each patient during the same appointment. Signs of discomfort included body and eye movement indicating pain, verbal complaint, and crying (SEM scale), were evaluated blindly by a dental assistant who was not aware of the two groups. The data were analyzed by T- test.Success rate was 91/46 and 92/68 in periodontal ligament injection and mandibular block technique respectively. No statistically significant difference was found between the two anesthetic techniques.Results showed that periodontal ligament injection can be used instead of inferior alveolar nerve block in treating mandibular primary molars
  • Shahidi Sh., Karamifar K., Pakshir Z Page 101
    Bifid mandibular canal is almost a rare anatomical variation and can be of considerable interest for the dentists. This condition can lead to complication in performing mandibular anesthesia, surgery of the lower third molar, orthognatic or reconstructive mandibular surgery, placement of dental implants and prosthesis, bleeding, and traumatic neuroma. Therefore, paying attention to this condition seems necessary. In this article, two cases of bilateral bifid mandibular canal are reproted.